در سالهای گذشته، سرنگونی جمهوری اسلامی بهعنوان یک امکان واقعی چندان جدی تلقی نمیشد و بیشتر بهعنوان یک احتمال دور از دسترس مطرح بود اما این روزها، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان در داخل و خارج به طور جدیتری درباره آن صحبت میکنند و ابعادش را مورد بررسی قرار میدهند.
تحلیلهای این افراد بر وضعیت داخلی و منطقهای جمهوری اسلامی تمرکز دارد که نشان میدهد این حکومت بهشدت ضعیف و شکننده شده است.
یکی از دلایل اصلی این تضعیف، شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی است. پس از پیروزی اسرائیل بر گروههای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزبالله و سقوط سریع و ناگهانی حکومت بشار اسد در سوریه، موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی بهطور قابلتوجهی تضعیف شده است. این شکستها باعث انزوای بیشتر جمهوری اسلامی در سطح منطقه شده و امید به سرنگونی این حکومت را در میان ایرانیان افزایش داده است.
روزنامه فرانسوی لیبراسیون در گزارشی تحلیلی به این موضوع پرداخته و سقوط جمهوری اسلامی را یک واقعیت ممکن توصیف کرده است. این روزنامه با اشاره به بحرانهای داخلی و انزوای منطقهای، جمهوری اسلامی را بیش از پیش شکننده ارزیابی کرده است. به گفته لیبراسیون، سقوط بشار اسد در سوریه موجی از امیدواری را در میان مردم ایران ایجاد کرده که ممکن است حکومت جمهوری اسلامی نیز به همان سرنوشت دچار شود. این موضوع، یکی از نکات برجستهای است که در گزارش لیبراسیون به آن پرداخته شده و نشان از تغییر فضای فکری در میان ایرانیان دارد.
نشریات معتبر بینالمللی دیگری نیز به بررسی احتمال سقوط جمهوری اسلامی پرداختهاند. بهعنوان نمونه، رابین رایت، تحلیلگر سرشناس آمریکایی، در مقالهای در نشریه نیویورکر، به فروپاشی ائتلافهای قدرتمند جمهوری اسلامی اشاره کرده و وضعیت کنونی این حکومت را بهعنوان مرحلهای از افول و تضعیف تحلیل کرده است. او تاکید میکند که شکستهای منطقهای و مشکلات داخلی، جمهوری اسلامی را در موقعیتی بحرانی قرار داده است.
خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی به نقل از کارشناسان اعلام کرده که پس از شکست حماس و حزبالله و سقوط اسد، هدف بعدی اسرائیل ممکن است ایران باشد. این گزارش به این موضوع اشاره میکند که اگر جمهوری اسلامی به برنامه هستهای خود ادامه دهد، احتمال حمله نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران افزایش مییابد. همچنین رویترز تاکید کرده که اسرائیل نه تنها به برنامه هستهای جمهوری اسلامی، بلکه به برنامه موشکی آن نیز توجه دارد.
تد کروز، سناتور جمهوریخواه آمریکایی نیز اخیرا با صراحت بیشتری از احتمال تغییر در ایران صحبت کرده و گفته است که با بازگشت ترامپ به قدرت، جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند به درآمدهای نفتی دسترسی داشته باشد و از گروههای نیابتی خود مانند حماس و حزبالله حمایت کند. کروز تاکید کرده که جمهوری اسلامی هم ضعیف شده و هم ترسیده و تغییر در راه است. به گفته او، ممکن است این تغییر بهقدری سریع باشد که بسیاری را شگفتزده کند.
این تحلیلها نشان میدهد که حکومتهای دیکتاتوری در برخی موارد بسیار سریعتر از آنچه تصور میشود سرنگون میشوند، بهطوری که این سقوط حتی برای حامیان و مخالفان حکومت نیز غافلگیرکننده است. مثال اخیر در این زمینه، سقوط ناگهانی بشار اسد در سوریه است که در عرض ۱۰ روز رخ داد.
در داخل کشور نیز، مقامهای جمهوری اسلامی به این بحرانها اذعان دارند، اما به دلیل شرایط خاص سیاسی، با عبارات محتاطانهتری درباره آن صحبت میکنند. بهطور کلی، کارشناسان داخلی و برخی مقامها از جناحهای مختلف معتقدند که خطر سقوط جمهوری اسلامی در اثر فشارهای خارجی و بحرانهای داخلی جدی است با این حال، درباره راهکارهای مقابله با این خطر اختلاف نظر وجود دارد.
برخی معتقدند که باید رویکرد نرمتری در سیاستهای خارجی اتخاذ شود تا خطر حملات نظامی کاهش یابد، اما برخی دیگر بر ضرورت ادامه تقابل تحت عنوان مقاومت و ایستادگی تاکید دارند و حتی سخن از خروج از ان پی تی و ساخت بمب اتمی می گویند در حالی که برخی دیگر معتقد به مذاکره و نرمش در خارج و کاهش فشار بر مردم در داخل هستند. این اختلاف نظرها نشاندهنده عمق بحران درون حاکمیت جمهوری اسلامی است.
با توجه به تمامی این موارد، به نظر میرسد که سرنگونی جمهوری اسلامی دیگر یک احتمال دور نیست، بلکه بهعنوان یک واقعیت ممکن مطرح است. مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی دست به دست هم دادهاند تا این حکومت را بهشدت ضعیف کنند. بحرانهای اقتصادی، شکستهای منطقهای، انزوای بینالمللی، و فشارهای فزاینده از سوی مردم، همگی نشان از آیندهای دارند که در آن بقای جمهوری اسلامی بیش از پیش در هالهای از ابهام قرار گرفته است. این وضعیت نشان میدهد که تغییرات عمده در ایران ممکن است زودتر از آنچه تصور میشود رخ دهند.
برنامه را از اینجا ببینید